“محمد دانشمند” نسل سومی خانواده است که در بازار لوازم یدکی در پاساژ ربیعی، در فروش قطعات موتور ژنراتور و ماشین آلات راهسازی فعالیت میکند.
وی فرزند مرحومان “حسین” و نوه “اسدالله دانشمند” است و اگربخواهیم سابقه کاری آنها را درنظربگیریم از قدیمیهای راهسازی هستند. بیش از 60 سال است که پشت به پشت در رسته راهسازی کارمیکنند.
مهمترین انتظار شما از هیئت مدیره جدید اتحادیه چیست؟
ما از هیئت مدیره جدید اتحادیه فروشندگان لوازم یدکی خودرو و ماشینآلات انتظار داریم که یاریرسان صنف باشند.
برخی دوستان برای هیئت مدیره اتحادیه کاندید میشوند و حتی رای هم میآورند؛ اما کمی بعد مشخص میشود حرفهای آنها شعاری بیش نبوده و برای موفقیت در انتخابات بیان شده است؛ هیئت مدیره جدید اتحادیه نباید اینگونه باشند.به مشکلاتی مانند مالیات و بیمه توجه جدی و کارشناسانه داشته باشند.
توجه ویژهای به رسته لوازم یدکی خودروهای سبک و سنگین بازار چراغ برق نباید غفلت از رسته راهسازی گردد. البته گروهی تحت عنوان شورای مشورتی غرب توسط دوستان برای رسته ما در نظر گرفته شده اند
از نظر شما مهمترین مشکل فعلی رسته راهسازی چیست؟
جواز و مبلغی که ما سالیانه پرداخت میکنیم بیشتر شبیه قبض آبونمان است و هیچ خدماتی در کنار آن دریافت نمیکنیم. به عنوان مثال اگر ما به اتحادیه برای حضور در محاکم و دادگاه احتیاج داشته باشیم؛ اتحادیه حمایت لازم را از ما نمیکند البته آقای صلواتیان به عنوان عضوی از اتحادیه پلی ارتباطی میان اتحادیه و دارایی شده که خدا خیرشان دهد. بزرگترین مشکل رسته راهسازی، فروش لوازم طرح و تقلبی در بازار است که متاسفانه به موارد این چنینی رسیدگی نمیشود.
شما روند آینده بازار را چگونه ارزیابی میکنید؟
درحال حاضر شاهد آن هستیم افرادی خارج از بازار وارد فروش لوازم یدکی شدهاند که تجربه و دانش کافی برای فعالیت در این رسته را ندارند. فردی را تصور کنید که با 6 ماه شاگردی کردن، شرکتی را تاسیس و با رانت و مواردی از این دست، تلاش کرده برای خودمشتری جلب کند و بازار را از دست اهل فن خارج کرده است.
موارد بسیاری بوده که مشتری به من مراجعه کرده و مدعی شده از چنین افرادی کالا خریداری کرده؛ اما تمامی اجناس را اشتباهی در تحویل داده است. فردی که مامور خرید یک شرکت است، اطلاعات فنی کافی ندارد.
لیستی در اختیار این افراد قرار میگیرد تا قطعات مورد نیاز شرکت را بر اساس آن خریداری کند. متاسفانه بیش از ۵۰ درصد افراد دانش این کار را ندارند و نمی دانند چه کار می کنند! این افراد تنها به فکر فروش قطعات لوازم یدکی هستند و به جز سودی که از آن میبرند؛ به چیز دیگری فکر نمیکنند.
من بارها گفته ام تا زمانی که یک قطعه بخواهد در یک وسیله کار کند؛ من نسبت به قطعه فروخته شده مسئولم. وقتی میبینم کار شخص راه افتاده، واقعا برایم لذت بخش است.
آیا تجارت دیجیتال وارد حرفه شما شده است؟
بسیاری از همصنفان از جمله خود ما در اینستاگرام صفحه داریم و از این طریق با مشتریان ارتباط برقرار میکنیم؛ در چنین شرایطی مشتریان بیشتر به دنبال جمعآوری اطلاعات هستند و کمتر با هدف قطعی خرید جنس به ما پیام میدهند.
از نظر شما تولید داخلی در رسته تخصصی شما امکانپذیر است؟
داخلی سازی برای برخی از قطعات رسته راهسازی امکانپذیر است که از جمله آن میتوان به قطعات اگزوز ماشینآلات، برخی از قطعات زیربندی مانند باکت لودر و… اشاره کرد که توسط ایرانیان ساخته میشود. حتی قطعاتی مانند شافدهندههای گیربکس نیز در کشور خودمان تولید میشود؛ اما متاسفانه روی این قطعات مارک خارجی زده شده و تحت عنوان کالای خارجی در بازار به فروش میرسد.
ترکیب مشتریان و نحوه کسب و کار شما به چه صورتی است؟
مشتریان ما شامل: مشتریان شخصی، مغازهدار و دولتی است. دررستهای که ما در آن مشغول به فعالیت هستیم، با شرکتهای خصوصی یا دولتی نیز کار میکنیم.
البته شرکتهای عمرانی دولتی چند سالی است که نمیتوانند از دولت بودجه دریافت کنند. طبیعتا کارکردن با این شرکت ها نمی تواند مفید باشد زیرا فروشنده سود مشخصی دارد.
اگر زمان تسویه طولانی شود عملا متضرر شده است. اما زمانی یرخی یک میلیون تومان را ۵ میلیون تومان فاکتور میکنند؛ می توانند تا زمان تسویه صبر کنند. اما این روش درستی نیست و معمولا متقلبانه صورت میگیرد.
به طور مثال «شرکت شهسوار ماشین» مدتی پیش ورشکست شد. زمانی که برای تحقیقات به انبار شرکت مراجعه کردند؛ دریافتند ۷۰ درصد کالاهایی که از بازار خریداری کرده، طرح و قلابی است! یعنی میخواستند دارایی شرکت را محاسبه و بین طلبکاران پخش کنند؛ اما دیدند؛ اجناس این شرکت تقلبی است. تصور کنید قیمت جنس 5 میلیون تومانی در فاکتور ۳۰ میلیون تومان ذکر شده بود. ورشکستگی در چنین شرایطی طبیعی است.
اتحادیه فروشندگان لوازم یدکی خودرو و ماشینآلات تا ابد الدهر نمیتواند نسبت به این موضوع ورود کند. زیرا دوستان هر کدام یک حکومت خود مختار شدهاند. ما در بازار با تعدادی قرهباغ مواجه هستیم که هرکدام میخواهند جداگانه کار خود را پیش ببرند و خود را ناظر بازار میدانند.
در حال حاضر همکارانی مانند “حسین خوش زحمت” داریم که مشغول تولید قطعات ایرانی هستند و به همه هم اعلام میکنند حتی برای جلوگیری از سوءاستفاده اسم فروشگاه خود را بر روی قطعات درج میکنند تا فردی نتواند با تعویض چاپ بسته بندی جنس را تحت عنوان کالای دیگر به مشتری بفروشد.
خوش زحمت تلاش کرده و مواد اولیه خریداری میکند، او کارگاهی تاسیس و با سربلندی کالای ایرانی تولید میکند و افتخار میکند که کالاهای خود را به اسم ایرانی دربازار میفروشد. این اقدام بسیار پسندیده است. او یکی از بزرگان دلسوز ماست و همه احترام خاصی برای او قائلند.