سردرگمیهای ماشینسازی تبریز تا کی ادامه دارد؟
محال است ایرانی باشید و کارخانه ماشینسازی تبریز را نشناسید، کارخانهای که اینروزها هم به دلیل برگزاری دادگاههای رئيس اسبق سازمان خصوصی سازی و هم به دلیل مشخص نشدن هیئت مدیره جدید، بار دیگر نامش بر سر زبانها افتاده است.
کارخانه ماشین سازی تبریز بیش از 50 سال قدمت دارد و در زمینه ساخت انواع ماشینهای صنعتی همانند انواع ماشینابزار، شامل ماشینهای تراش، قطعات ریختهگری و غیره فعالیت میکند. این کارخانه که بسیاری از افراد آن را مادر صنعت آذربایجان میخوانند، توسط «ایدرو» یا همان سازمان گسترش و نوسازی صنایع تاسیس و در صنعت خودروسازی تحول بزرگی ایجاد کرد اما این تنها آغاز ماجرا بود.
مشقربانعلی با 5 کلاس سواد، صاحب صنعت مادر آذربایجان شد!
واگذاری ماشینسازی در سال 1383 به سازمان خصوصیسازی باعث شد تا درسراشیبی افول قرار گیرد، بهطوریکه سازمان خصوصیسازی بدون برگزاری جلسه علنی یا مزایده عمومی در ۲۶ خرداد 1397 به «مشقربانعلی» آن هم به قیمت یک دهم قیمت واقعی کارخانه را بفروشد. مردی این روزها او را «اخلالگر بازار ارز» میخوانند، فردی که تا پنجم ابتدایی بیشتر سواد نداشته و دلال آهن بوده! البته علیاشرف پوریحسینی تلاش کرده در دادگاه واگذاری کارخانه به «مشقربانعلی» را با مصداق به «به هر دری زدم به در بسته خوردم» توجیه کند و اعلام کرده که مسئولان سازمان خصوصی به همه افرادی که برای آشنایی با سهام در حال فروش به سازمان مراجعه میکردند، مجموعه ماشینسازی را پیشنهاد میدادند؛ اما به دلیل شرایط نامناسب شرکت هیچکس حاضر نبود سهام را بخرد، گویی فرخزاد تنها مشتری دم دستی بوده که شرایط سازمان خصوصی را پذیرفته و این کارخانه را با قیمت کارشناسی سال 94 و به مبلغ ۶۸۸ میلیارد تومان طالب شده است.
چوب حراج به شرکت ماشینسازی تبریز بهصورت خیلی خصوصی
اینکه چرا سازمان خصوصیسازی خیلی خصوصی و بدون برگزاری مناقصه و مزایده به بزرگترین صنعت آذربایجان چوب حراج زده، سوالی است که شاید در ذهن همه مطرح شود. البته گویا رئیس اسبق سازمان خصوصیسازی بر این باور است که در فروش سهام وکالتی سازمان، الزامی برای برگزاری مزایده وجود ندارد و فروش سهام به صورت مذاکرهای برای سازمان قابل قبول است.
این در حالیست که الزام به برگزاری مزایده وجود داشته، اما دستهای پشت پرده از برگزاری مزایده چشمپوشی کرده و گروه مذاکره کننده اخذ مجور از هیئت واگذاری و مواردی از این دست را نادیده گرفتهاند.
از طرفی بر اساس ماده ۳ دستورالعمل واگذاری، درصورت تولید محصولات استراتژیک مشتریان و مدیران منصوب آنها باید شرایطی همانند ۵ سال سابقه فعالیت در زمینه بنگاه مورد واگذاری، تخصص و توان مالی، اقتصادی و حرفهای متناسب با فعالیت بنگاه وعدم سوء پیشینه داشته باشند، اما دلال آهنی که ماشینسازی تبریز را با تحصیلات ابتدایی خریداری کرده بود، در مصاحبه خبری اعلام کرده که من سرمایهگذار و مالک هستم نه مدیرعامل! حال این سوال مطرح میشود که در آن دوران سرمایهگذاری مشقربانعلی چه کسی مدیریت امور را به دست گرفته بوده؟
از طرفی ماشینسازی تبریز محصولات استراتژيک و انحصاری تولید میکند و دارای املاك و مستغلات فراوانی است، به زبانی دیگر میتوان گفت اين شركت، بنگاه استراتژيک تلقی شده كه پيشنهاد آن را بايد سازمان خصوصيسازی به هیئت واگذاری ارائه میكرد؛ اما اين اقدام انجام نشده و تخلف محسوب میشود.
ماشینسازی تبریز بین زمین و هوا
واگذاری شرکت ماشینسازی تبریز به سازمان خصوصی آن را در سراشیبی افول قرار داد، اما در نهایت با تصویب هیئت عالی واگذاری، در 20 مرداد 99 مقرر شد که ۶۵ درصد از سهام کارخانه ماشینسازی تبریز به جایگاه اصلی خود یعنی سازمان گسترش و نوسازی صنایع یا «ایدرو» واگذار شود.
حتما میپرسید تکلیف 35 درصد سهام باقیمانده چه خواهد شد؟ جالب است بدانید سهام باقیمانده از این شرکت هنوز در اختیار «شستا» یا همان شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی است. همین موضوع گروه ماشین سازی و ریختهگری تبریز را جایی بین زمین و هوا نگه داشته؛ با اینکه حدود سه ماه از واگذاری به ایدرو میگذرد؛ اما هنوز خبری از تحویل گرفتن این مجموعه نیست و کارگران هم از نداشتن حق امضای مدیریت فعلی و کشمکشهایی که در زمینه واگذاری مالکیت این گروه صنعتی رخ داده؛ به تنگ آمدهاند و میخواهند در تعیین مالکیت ماشینسازی تبریز کمی دست بجنباند تا نکند خدایی نکرده باری دیگر با تکرار تاریخ، داراییهای این شرکت حیف و میل شود.
کاچی بعض هیچی!
محمدرضا پورمحمدی استاندار آذربایجان شرقی در پاسخ به نگرانیهای موجود، تغییرات ایجاد شده در وزارت صمت را دلیل تاخیر در فرایند ماشینسازی تبریز دانست و اعلام کرد که با مدیران سازمان گسترش و نوسازی صنایع درباره تحویل گرفتن سریعتر کارخانه و تعیین هیئت مدیره و مدیر عامل صحبت کرده است.
وی همچنین اطمینان خاطر داد که شرکت به شستا واگذار نخواهد شد و از مصوبهای یاد کرد که تا 20 مهر ماه امسال به صورت کتبی ابلاغ نشده بود؛ مصوبهای که از واگذاری ۳۵ درصد سهام شرکت به شستا حکایت داشت.
جالب آنجاست که سید محمدرضا میر تاجالدینی نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس طرح موضوع واگذاری شرکت ماشینسازی تبریز به شستا را تنها در حد یک پیشنهاد آن هم پیش از تعیین تکلیف شدن این کارخانه خوانده است، از طرفی تعلل در انتقال شرکت به ایدرو را با توجه صدور رای قطعی هیئت داوری جایز ندانسته و خواهان تثبیت هر چه سریعتر موقعیت این شرکت شده است.
علیرضا بیگی نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو نیز واگذاری سهام به شستا را غیرقانونی میداند و از 30 میلیارد تومان بدهی ماشینسازی به تامین اجتماعی میگوید تا بهانهای باشد که با رویکرد ضربالمثل «کاچی بعض هیچی» جلوی انتقال تمام سهام به ایدرو گرفته شوه و شستا بتواند ۳۵ درصد سهام شرکت را تصاحب کند.
شستا جا پای صندوق بازنشستگی فولاد میگذارد؟
حال این سوال مطرح میشود آیا شستا میخواهد جا پای صندوق بازنشستگی فولاد بگذارد و مسیر آنان در واگذاری سهام به «قربانعلی فرخزاد» را طی کند و سهام این صنعت مادر را در اختیار سودجویان قرار دهد؟ ممکن است در ماههای پایان عمر دولت دوازدهم برخی افراد بخواهند ورق را به سمت خود بازگردانند و از شرایط ایجاد شده نهایت استفاده را ببرند. گفتوگوی علیرضا بیگی با خبرگزاری مهر نیز مهر تاییدی بر این ادعا تلقی میشود.
از طرفی ناصر فرجزاده در تاریخ 20 آبان ماه استعفای خود را از سمت مدیرعامل و عضو موظف هیئت مدیره گروه ماشین سازی تبریز اعلام و علت این اقدام را بلاتکلیفی مالکیت کارخانه، تعیین نشدن اعضای هیئت مدیره و حاصل نشدن نتیجه پس از مدتها تلاش و پیگیری برای رفع مشکلات این گروه صنعتی برشمرد.
بخش خصوصی نیز از کشمکشهای مالکیت کارخانه ماشینسازی تبریز بیبهره نمانده و در غیاب ماشینسازی تبریز برای تأمین ماشین خود مجبور است ماشینهای مختلف را از خارج وارد کند، طبیعتاً این اقدام بر خلاف خط مشی «جهش تولید» است که در کشور پیگیری میشود.
از طرفی سردرگمیهای کارگران نیز همچنان ادامه دارد و با اعتصاب و تحصن خواهان تعیین تکلیف کارخانه، انتخاب مدیرعامل و هیئت مدیره لایق و پرداخت معوقات خود هستند، اما انتصاب «اصغر نورآیین» به عنوان سرپرست جدید گروه ماشین سازی تبریز از سوی مدیر عامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران را میتوان گامی رو به جلو و در راستای اتمام سردرگمیهای این گروه صنعتی در نظر گرفت.