قطعات خودرو

«کشتی صلح» فورد، دل به دریا زد …

 قطعات خودرو – هنری فورد (Henry Ford) پیشینه عجیبی در حمایت از موضوعات غیرمعمول داشت آنهم اغلب با روش‌هایی غیرمعمول‌تر. اما از میان همه کوشش ها و حمایت های شگفت انگیز فورد، شاید هیچ تلاشی به اندازه «کشتی صلح» او در بحبوحه جنگ جهانی اول مورد تمسخر و ریشخند قرار نگرفت. هنری فورد کشتی اقیانوس پیمای اسکار دوم را اجاره کرد و از کنشگران برجسته و فعالان شاخص صلح دعوت کرد تا در سفری تاریخی بر امواج اقیانوس اطلس او را در تلاشش برای پایان دادن به جنگ جهانی اول، همراهی کنند. فورد امیدوار بود که ماموریت صلح آفرینی آنها تبلیغات کافی برای ایجاد صلح در کشورهای درگیر در جنگ جهانی را پیدا کند.  در چنین روزی  در سال 1294 کشتی صلح، به راه افتاد و دل به دریا زد.

کشتی اسکار دوم در  آذرماه 1294 ش، از بندر نیویورک خارج شد

آهنگ «من پسرم را برای سربازی بزرگ نکردم»

نزدیک به پانزده هزار نفر کشتی را دیدند که به دریا زد، آنهم زمانی که گروه موسیقی آهنگ «من پسرم را برای سربازی بزرگ نکردم» را اجرا می­کردند. ریشخند و تمسخرها اما زمان زیادی طول نکشید که شروع شدند. یکی از اولین واکمش ها و شعارها، لقب «کشتی احمق‌ها» شعاری بود که توسط برخی مطبوعات، و حتی برخی از فعالان که در داخل کشتی بودند، برای نام بردن از «کشتی صلح» انتخاب شد.

آنفولانزا با طعم اختلاف

درگیری مداوم بین فعالان و کنشگران صلح نیز اوضا را بدتر کرد، و در این میان شیوع آنفولانزا در داخل کشتی، میخ آخر به تابوت ماموریت صلح­خواهی محسوب شد. حتی خود هنری فورد آنفولانزا گرفت و از نظر جسمی شدیداً بیمار شد و تحلیل رفت.  در واقع این آخرین ضربه بر پیکر کشتی صلح شمرده می­شد زیرا  فقط چهار روز پس از پهلوگرفتن در سواحل نروژ، فورد دستور داد تا کشتی صلح به ایالات متحده آمریکا بازگردد.

قورد

رندی فورد تاجر

هنگامی که دیگر مشخص شده بود در نهایت امر ماموریت کشتی صلح، کنشی ناموفق بود که امری شکست خورده محسوب شد،  فورد که خود تاجر موفقی بود، راهی برای تغییر دادن بازی پیدا کرد.  فورد به مطبوعات اعلام کرد که ماموریت کشتی صلح «مردم جهان را به فکر انداخت و وقتی آنها را وادار به فکر کردن کردید، مردم درست فکر می­کنند.» شاید فورد واقعاً معتقد بود که مأموریتش باعث تحریک روندی برای آغاز گفتگوهای صلح بین کشورها شده است، اما واقعیت چیز دیگری می­گفت : جنگ جهانی اول، سه سال دیگر ادامه یافت.

فهرست مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *