چه خواهد شد؟
اگر بایدن برخی از تحریم های ایران را بردارد و بگوید این یک پیش پرداخت است تا ایران باور کند ما خواهان برگشت به برجام هستیم.
آیا ایران ناچار است بپذیرد و به سطح اولیه برجام باز گردد؟ و بلافاصله بخواهد آمریکا نیز به تعهدات برجامی عمل کند.
خوب این جا مسائل پیچیدهای بوجود میآید چرا که زمان زیادی گذشته است و بعضی چارچوبها نیاز به بازنگری خواهند داشت. ولی دولت روحانی آن قدر وقت ندارد.از طرفی ترامپ سیلی از تحریمها را برعلیه ایران به اجراء گذاشته است که بسیاری از آنها نمادین هستند. یعنی بایدن می تواند امتیازهای توخالی و بی اثر به ما بدهد ولی ما را در مقابل سایر طرفهای برجام خلع سلاح کند.
به ناچار دولت روحانی (به احتمال زیاد) قبول خواهد کرد و خواستار اقدامات بعدی و بازگشت کامل آمریکا به برجام خواهد شد.
در این صورت آمریکا خواهد گفت: ما قدم اول را برداشتیم نوبت شماست که به حدود معین شده برجام بازگردید.این کشمکش باقیمانده دولت روحانی را سپری خواهد کرد و کاخ سفید باید منتظر رئیس جمهور بعدی باشد. اما بایدن و همکارانش به خوبی میدانند دولت بعدی ایران احتمالا با اصل برجام موافق نیست. پس شاید آمریکا قدمهای بیشتری بردارد که احتمالا بازهم نمادین خواهند بود اما امتیازی برای موافقان داخلی برجام خواهد شد. چه بسا موجب شود با انتخاب مردم دولت بعدی به مراتب بیشتر از دولت روحانی به اصلاح روابط با آمریکاعلاقمند باشد و بشود با فشار افکار عمومی بسیار فراتر از برجام با ایران گفت وگو کرد.
تیم بایدن به کنگره و سنا خواهند گفت: اجازه بدهید کمی بیشتر هویچ بدهیم ما چماق های بزرگی داریم. اگر از فرصت حصرکامل اقتصادی ایران استفاده نکنیم و ایران بتواند اقتصادش را تاحدی بازسازی کرده و رونقی ایجاد کند. تندروهای ایران هشت سال پرتنش دیگر برایمان درست خواهند کرد.
واقعیت این است که ایران و آمریکا 42 سال است بنیانهای روابط خود را از دست داده اند. دولتمردان آمریکایی آن قدر در مورد ایران بد گفتهاند که بخشی از مردم آمریکا واقعاً فکر می کنند ایران کشوری حامی تروریست، به دور از هر گونه آزادیهای اجتماعی و قدرتطلب است که باید مهار شود. حالا هم نمیتوانند برعکسش را بگویند پس هر توافقی با ایران باید به مردم آمریکا اطمینان دهد که ایران در مسیری تحت کنترل است و نمیتواند برعلیه آمریکا یا متحدانش گامی بردارد. دراین سوی ماجرا نیز مردم ایران میدانند آمریکا منافع ملی خود را به گونهای تعریف کرده که ما باید برّه باشیم. ولی ما انقلاب کردهایم، هشت سال جنگیدهایم و سختترین مصیبتها را تحمل کردهایم که مستقل باشیم. نه گرگ، و نه برّه باشیم.
آیا ممکن است ایران بتواند بدون آنکه از آرمانها و منافع ملی خود دست بکشد، به توافقی جامع و روابطی بدون تنش برسد؟
پاسخ میتواند بله باشد با سه شرط
اول: هسته مرکزی قدرت و کارگزاران ارشد نظام بخواهند هماهنگ، صادق و در خدمت مردم باشند.
دوم: برای اقتصاد ملی و مدل توسعهای کشور نسخه های ماورایی و بلند پروازانه تهیه نکنند. انتظارات غیر قابل دستیابی بوجود نیاورند و فرصت ها را عادلانه در اختیار مردم قراردهند.(اقتصاد دولتی و رانتی تعطیل شود)
سوم: اقناع سازی و اطلاع رسانی به هنگام و هوشمندانه مردم
باور من این است که مردم اعتماد خواهند کرد و سرمایه اجتماعی لازم برای اقتدار کشور ایجاد خواهد شد.
2 پاسخ به “تنظیمات جدید یا شروع مجدد”
انشاءالله
با این فساد نهادینه شده چطور این سه شرط تحقق خواهد یافت