قطعات خودرو

آقایان از وضع مردم خبر دارند؟

در روزهای ثبت‌نام نامزد‌های انتخابات ریاست‌جمهوری که اغلب به شکلی نمایشی با اشک و آه، ژست مردم‌دوستی، حرف‌ها و شعار‌های غالبا تکراری همراه بود. نکاتی نیز داشت، بارزترین آن تلاش برای دور جلوه دادن خودشان از وضعیت نه‌چندان به‌سامان اجتماعی و اقتصادی این سال‌هاست. حال آنکه امروز ما محصول عملکرد همین افراد درسال‌ها و دهه های پیش است. نامزدهای امروز اغلب وزیر، وکیل، رئیس، معاون، مشاور و… بوده‌اند. اکنون چه روی داده که مانند نجات‌دهنده‌ای با برنامه‌ای معجزگون برای نجات کشور سینه سپر کرده و فداکارانه آمده‌اند. انگار نه انگار که خود پدیدآورنده این وضعیت هستند. چطورمی‌توان تصور واعتماد کرد رییس جمهوری که در زمان تصدی او دلار از 1000 به بیش از 3 هزار تومان رسید –یعنی بیش از 70 درصد ارزش پول ملی از بین رفت – یا معاون رییس جمهوری که در زمان تصدی او دلار از 3000 تا 30 هزار تومان رفته است –یعنی بیش از 90 درصد ارزش پول ملی –  یا رییس مجلسی که در ادوار ریاست او بر مجلس، دلار از 1000 تومان به 30 هزار تومان رسید –یعنی بیش از 96 درصد ارزش پول ملی از بین رفت – در حالی که آن‌ها فقط نگریستند و مردم را در برابر سیل تورم و ویرانی اقتصادی ر‌ها کردند، اکنون قهرمان‌وار برای نجات اقتصاد قدم به میدان گذاشته‌اند؟
چرا در همان جایگاه تصمیم‌سازی پیشین، کاری برای مدیریت اقتصاد مملکت نکرده‌اند؟

نکته دیگر این است که با ثبت‌نام نامزد‌های انتخابات ریاست‌جمهوری و صحبت‌های آن‌ها هنگام ثبت‌نام و شرح برنامه‌های آن‌ها در ستاد‌ها و دیدن سایت‌های‌شان مشخص شد که صنعت خودرو و سایر صنایع وابسته به آن به‌عنوان چهارمین صنعت بزرگ کشور هیچ جایی در برنامه‌های نامزد‌ها ندارد، درحالی‌که کمتر کسی است که از مشکلات فراوان خودروسازان و صنایع وابسته به آن از جمله قطعه‌سازان و توزیع کنندگان قطعه و نیز نابسامانی و مشکلات بی‌اندازه این صنایع بی‌خبر باشد.

این نکته در ظاهر بیانگر این است که از دید نامزد‌ها صنعت خودرو و صنایع وابسته اهمیتی ندارد و صنعتی که ده‌ها هزار نفر به طور مستقیم و صد‌ها هزار نفر به‌صورت غیرمستقیم در آن مشغول به کار هستند، صنعتی که به دلیل انحصار بازار و رانت‌های گسترده محصولات بی‌کیفیتی تولید کرده که در مرگ سالانه سی هزار نفر و جراحت و قطع عضو سالانه سیصد هزار نفر شریک است، صنعتی که به‌صورت مستقیم با جان و سلامتی و آرامش جامعه سروکار دارد و… جایی در اولویت‌بندی نامزد‌ها ندارد یا جایگاه والا و درخوری ندارد.

و باز ظاهراً این امر می‌تواند ناشی از دیدگاه اشتباه نامزد‌ها، بی‌خبری و ناآگاهی آن‌ها از صنعت کشور یا بی‌توجهی آن‌ها به صنعت خودرو و قطعه‌سازی و … باشد. اما اگر نکته مهم‌تری که می تواند فراتر از این دلایل ظاهری باشد؛ این است که نامزد‌ها کلی نگری می کنند، شاید بدین دلیل که نمی توانند آینده دقیق ، کمی و قابل پایش ارائه کنند. والا چگونه می توانند از صنعت خودرو و اصناف وابسته به آن سخنی نگویند؟ از میزان تأثیر صنعت خودرو و قطعه‌سازی بر دارایی مردم و جان و سلامتی آن‌ها عبور کنند؟ دلیلش شاید این باشد که نابه‎ سامانی اقتصادی موجود تأمین ساده‌ترین و پیش‌پاافتاده‌ترین حقوق ملت یعنی داشتن کار و درآمدی برای گذران زندگی با حداقل امکانات مطالبه اصلی شده است. بنابراین نامزدها تنها بر نجات مردم از ابرتورم جاری، فقر فزاینده، بیکاری روزافزون و بازار پریشان متمرکز شده‌اند که دست‌اندازهای پیش روی آن‌قدر عمیق است که حتی شرایط نابسامان صنایع از جمله صنعت خودروسازی هم به چشم نمی‌آید و اولویتی برای آن باقی نمی‌ماند.

اولویت‌ فعلی ؛ تامین پایین‌ترین حقوق مردم و کنترل نسبی ابر‌تورمی که ریشه معاش خانواده‌ها را خشکانده

در فصل انتخابات معمولاً نامزد‌ها رؤیا‌هایی از آینده‌ای شاد، مرفه و بی‌دغدغه را برای رأی‌دهندگان ترسیم می‌کنند؛ اما این دوره به دلیل وضعیت کمرشکن اقتصادی ناشی از سیاست‌های ناکارآمد و تحریم‌های گسترده دیگر رؤیایی باقی نمانده‌ است که ترسیم شود. تنها اولویت‌ باقی مانده تامین پایین‌ترین حقوق مردم و بهبود نسبی در معیشتی که به خطر افتاده و کنترل نسبی ابر‌تورمی که ریشه خانواده‌ها را خشکانده است. دیگر جایی برای پرداختن به بحران های گربیان گیر صنایع نمانده است.

فهرست مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *