قطعات خودرو

چرخه معیوب؛ رابطه توسعه فن‌آوری و فقر

در سال‌های اخیر فن‌آوری رفاه خیره‌کننده‌ای را موجب شده است. نمود آن در کالا‌ها و خدمات در کشور‌های برخوردار کاملاً قابل مشاهده است. اما همین فن‌آوری‌ها فرصت‌های شغلی زیادی را حذف کرده و البته فرصت‌های شغلی جدیدی نیز ایجاد کرده‌اند. اما حاصل جمع آن یک عدد منفی است. به گزارش نهاد‌های وابسته به سازمان ملل بخش اعظم ثروت جهان در اختیار یک درصد ساکنان کره زمین است و همان‌ها هستند که از نتایج دانش در اقتصاد سود می‌برند. بدین ترتیب سمت و سوی دانش و تجاری‌سازی آن را نیز تعیین می‌کنند.
در منطق اقتصادی ثروتمندان همواره خواهان افزایش تقاضا برای کالا و خدمات هستند و این مستلزم وجود نقدینگی در اختیار مصرف‌کنندگان است. پس مصرف‌کنندگان با داشتن قدرت خرید بالاتر مطلوب عرضه‌کنندگان هستند.


فقرا؛ مانع یا عامل توسعه؟


فقرا نیروی کار ارزان قیمت را تامین می‌کنند اما همین افراد مصرف‌کنندگان بالقوه کالا و خدمات نیز هستند. از طرفی رباتیک شدن تولید و استفاده از هوش مصنوعی نیاز به کارگران کم یا بی‌سواد را حتی در کشاورزی یا مشاغل روستایی به شدت کاهش داده است. بدین ترتیب این کارگران از چرخه تولید حذف می‌شوند و درآمدی نخواهند داشت. پس نمی‌توانند مصرف‌کنندگانی پر قدرتی باشند. آن‌ها نیازمندانی هستند که باید با حمایت‌های دولتی به زندگی خود ادامه دهند. در این صورت دولت‌ها نیز توانشان برای سرمایه‌گذاری‌های زیر ساختی و توسعه‌ای کاهش می‌یابد. کارشناسان اقتصاد سیاسی معتقدند کشور‌های توسعه نیافته باید خیلی سریع برای آموزش و دسترسی مردمشان به سواد لازم برای زندگی در دنیای دیجیتالی اقدام کنند.


استارت‌آپ‌ها عامل توسعه سریع


در دنیایی که فن‌آوری‌های مبتنی بر ابزار‌های دیجیتالی حکم‌فرمایی می‌کنند استارت‌آپ‌ها یعنی تغییر عمده و ماهوی در نگرش به جهان و زندگی و تلاش برای یافتن میانبر‌ها، سازوکار‌های تجربه‌نشده، بلندپروازنه و درعین حال دانش‌مدارانه که می‌تواند جهشی در زندگی فقرا ایجاد کند.استارت‌آپ‌ها درکشور‌های قاره آفریقا که نیمی از فقرای جهان را در خود جای داده است توانستند در سال 2008 بیش از یک میلیارد دلار سرمایه جذب کنند و این افزایش 50 درصدی نسبت به سال پیش از آن را نشان می‌دهد. اگر این روند تا سال 2030 پیش رود کشور‌های توسعه‌نیافته به مدد استارت‌آپ‌ها و استفاده از ابزار‌های دیجیتال و هوش مصنوعی به رفاه بالاتری دست خواهند یافت که ترجمان اقتصادی آن افزایش قدرت خرید مردم این کشور‌ها و در نتیجه توسعه بازار تولیدکنندگان یعنی همان یک درصد ثروتمندان حاکم جهان خواهد بود.


نقش بخش خصوصی


در میان یک مسئله حایز اهمیت است. دولت‌ها چه فاسد و چه صالح نمی‌توانند در فرآیند پیش گفته مشارکت کامل و مطابق خواست ثروتمندان جهان ایفا کنند. آن‌ها که فاسدند فاقد کارایی و اثربخشی در فعالیت‌هایشان به عنوان حکمران خواهند بود. دولت‌های صالح نیز دغدغه سرنوشت جمعی مردمشان را دارند. این دولت‌ها نمی‌خواهند تحت هژمونی قدرت‌های بزرگ و تسلط شرکت‌های جهانی باشند پس تلاش خواهند کرد سهمی در تولید دانش و تجاری‌سازی آن داشته باشند و از این طریق قدرت چانه‌زنی خود را در مقابل قدرت‌های جهانی بالا ببرند.
بنابراین افکار عمومی مردم جهان باید به سمت خصوصی‌سازی هدایت شود. بخش خصوصی برای تامین منافع در حد و اندازه خود تلاش وافری خواهد کرد. به راحتی و با اشتیاق با شرکت‌های بزرگ همکاری و از دستورالعمل‌ها پیروی خواهد کرد. پاداش فوری آن توسعه شرکت و بازدهی مالی آن خواهد بود و مدیران و سهامداران این شرکت‌ها سودآوری حیرت‌انگیزی را تجربه خواهند کرد. اما آن‌ها در زمینی بازی می‌کنند که ابعاد آن از قبل تعریف شده است. در این زمین هیچ کس نباید متوقف شود. توسعه دائمی شرط بقا است اما این توسعه فربه شدن ارباب را در پی دارد.
در نهایت گرچه رفاه بشر از گذشته خیلی بیشتر خواهد شد اما شکاف و فاصله طبقاتی همچنان حفظ خواهد شد. بدتر اینکه به قاعده‌ای غیر قابل تغییر تبدیل خواهد شد و هر تلاشی برای تغییر آن فوراً شناسایی و مسدود می‌شود.

فهرست مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *